دلاوران مرصاد_غرب با شعار “آزادی فردی در حوزهی بدن”، عملاً مفهوم حیا، عفت و حرمت نفس را به حاشیه رانده است. دختران و پسران از سنین پایین در معرض آموزشهای جنسی بدون چارچوب ارزشی قرار میگیرند؛ روابط خارج از چارچوب ازدواج به رسمیت شناخته میشود و حتی «صنعت تنفروشی» در برخی کشورها قانونی و تحت پوشش بیمه قرار گرفته است
فرهنگ غربی در قرون اخیر با پرچمداری مفاهیمی چون آزادی فردی، سکولاریسم و رهایی از سنت، توانسته نفوذ گستردهای در جوامع مختلف ایجاد کند. اما زیر این شعارهای به ظاهر انسانی و مدرن، نوعی از «فروپاشی اخلاقی» و «عادیسازی انحرافات جنسی» پنهان شده که پیامدهای آن نهتنها در غرب، بلکه در جوامع متاثر از آن، بهویژه جوامع مسلمان، نمود یافته است. آنچه به نام آزادی جنسی، تنوع هویتی، یا انتخاب سبک زندگی تبلیغ میشود، در عمل به فروپاشی خانواده، تضعیف ارزشهای انسانی و ترویج فحشا در قالبهای نوین انجامیده است.
۱. مفهوم فحشا در عصر جدید؛ از خیابان تا شبکههای اجتماعی
در گذشته فحشا شکلی آشکار و محدود داشت؛ اما امروز، با تحول رسانه و فضای مجازی، مرزهای آن محو شده است. فرهنگ غرب با نرمالسازی نمایش بدن، روابط آزاد جنسی و شکستن تابوهای اخلاقی، فحشا را به شکل نرم و روزمره در زندگی مردم تزریق میکند. از صنعت مد و تبلیغات تا موسیقی پاپ و فیلمهای سینمایی، بدن انسان به کالای مصرفی بدل شده است. «پورنوگرافی» دیگر حاشیهای نیست؛ بلکه یکی از پرمخاطبترین حوزههای رسانهای در غرب است که میلیاردها دلار سودآوری دارد.
۲. آزادی یا انحطاط؟
غرب با شعار “آزادی فردی در حوزهی بدن”، عملاً مفهوم حیا، عفت و حرمت نفس را به حاشیه رانده است. دختران و پسران از سنین پایین در معرض آموزشهای جنسی بدون چارچوب ارزشی قرار میگیرند؛ روابط خارج از چارچوب ازدواج به رسمیت شناخته میشود و حتی «صنعت تنفروشی» در برخی کشورها قانونی و تحت پوشش بیمه قرار گرفته است. اما سؤال مهم این است: آیا این آزادی، به آرامش انسان منتهی شده یا به افزایش خشونت جنسی، تجاوز، فروپاشی خانواده و افسردگی جمعی؟ آمارهای رسمی در کشورهای اروپایی و آمریکایی، پاسخ این پرسش را به روشنی میدهند.
۳. تأثیر بر جوامع شرقی و اسلامی
فرهنگ غرب، نهتنها در محدوده جغرافیایی خود باقی نمانده بلکه با صادرات رسانهای و فرهنگی، مرزهای تمدنی را درنوردیده است. جوانان کشورهای مسلمان از طریق اینستاگرام، تیکتاک، نتفلیکس و حتی بازیهای رایانهای، با مدلهایی از زندگی آشنا میشوند که با بستر فرهنگی و دینیشان بیگانه است. بسیاری از سبکهای پوشش، رفتارهای جنسی، و الگوهای مصرف تقلیدی از مدلی هستند که روح انسان را تهی و نگاه به جنس مخالف را به سطح شهوت تقلیل میدهد.
۴. خانواده؛ قربانی خاموش تهاجم فرهنگی
از اصلیترین قربانیان اشاعه فحشا در فرهنگ غربی، نهاد خانواده است. با کاهش ازدواج، افزایش طلاق، فرزندآوری خارج از ازدواج و بیثباتی روابط عاطفی، خانواده به نهادی شکننده بدل شده است. این وضعیت، نتیجه مستقیم تقدسزدایی از مفهوم زن، مادر، پدر و پیوند زناشویی در فرهنگ معاصر غربی است. آنچه زمانی ستون فقرات جامعه تلقی میشد، اکنون به انتخابی سلیقهای و پرریسک در نگاه جوانان تبدیل شده است.
۵. چرا باید مقاومت کنیم؟
جوامع اسلامی، و بهویژه جامعه ایرانی، اگرچه تحت فشارهای رسانهای غرب قرار دارند، اما همچنان دارای ریشههای عمیق فرهنگی، اخلاقی و دینی هستند. مقاومت در برابر فرهنگ فحشا، صرفاً یک انتخاب فرهنگی نیست، بلکه نبردی برای حفظ کرامت انسانی و سلامت اجتماعی است. باید اذعان کرد که غرب، علیرغم توسعه تکنولوژیک، در حوزه اخلاق و معنا، دچار ورشکستگی تمدنی شده است. جامعهای که بدن انسان را کالای فروش میداند، از ارزش والای انسانیت فاصله گرفته است.
جمعبندی:
فرهنگ غرب با ژست روشنفکری و شعارهای فریبنده، فحشا را به شکلی هوشمندانه و تدریجی به جوامع مختلف تحمیل کرده است. نفی این الگوها و بازگشت به هویت بومی–دینی، تنها راه نجات نسل آینده از بحرانهای اخلاقی، روانی و هویتی است. رسانههای ملی، نهادهای تربیتی، و روشنفکران متعهد، در این مسیر مسئولیتی سنگین بر دوش دارند. ما یا باید تماشاگر این فروپاشی باشیم، یا پیشقراول نجات انسان از دام ظاهرفریبی فرهنگی غرب.