این روزها همه منتظر تصمیم بزرگ نادر هستند
قطعا حدس زدید که در مورد چه موضوعی قصد دارم صحبت کنم،نادر نوروزی !
مگر می شود کرمانشاهی باشی و دائم سَرت در گوشی باشد و خبری از حاشیه های مربوط به کاندیداتوری احتمالی قریب به یقین اما با کمی تا قسمتی تردید شهردار کرمانشاه در انتخابات پیش روی مجلس نشنیده باشی !
از اینجا شروع می کنم که اساساً نادر نوروزی کاراکتر ویژه ای دارد !یعنی از اول داشت نه اینکه تازه پیدا کرده باشد و اصلا ربطی هم به شهردار شدنش ندارد !
نادر !فن بیان خوبی ندارد اما به جرأت می توان گفت که اگر بحثی مبتنی بر داشته های علمی پیش بیاید مُچ خیلی ها را در کسری از ثانیه خواهد خواباند به شکلی که بروند و در افق محو شوند. اما از بدشانسی نادر کمتر کسی در کرمانشاه پیدا می شود که اهل مباحثه علمی باشد لذا این داشته پنهان او زیاد در این دیار به کارش نخواهد آمد.
او به خودش می رسد ! شیک پوش است و همین موضوع بخش مهمی از این کاراکتر ویژه است .
نوروزی مدت زمان طولانی را تهران بود او تجارب خوبی از مناصب مختلفی که سپری کرد به دست آورد اما همین مهاجرت باعث شد در کرمانشاه کمتر کسی به او فکر کند و یا یادش بیاید که کرمانشاه یک نادر نوروزی هم دارد .
اما دیری نپائید که تاس جفت شش برای نادر به روی صفحه نشست و کمی آنطرف تر هم ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادند تا نادر ردای خدمتگزاری به مردم شیرین زبان کرمانشاهی را به تن کند.او نشست همان جایی که البته کمتر کسی انتظارش را نداشت .
نادر شهردار کلان شهر کرمانشاه شد ! البته این واژه کلانشهر را زیاد جدی نگیرید بیشتر جنبه اعتباری دارد .
آمدن نوروزی همانا و تیز شدن شاخک ها و مشام بعضی ها هم همان .
نامه ای سرگشاده به « دادستان کرمانشاه»
خیلی زود اطرافش جمع شدند و …بگذریم .
آنچه که از همان ابتدا بر برخی اساتید علوم رسانه و سیاست هویدا شد همین شوق کاندیداتوری انتخابات مجلس بود که در دل نادر روشن ولی او فکر می کرد نور آن را کسی نمی بیند .
بگو مگو های درگوشی شروع شد و خیلی سریع به صفحات مجازی و رسانه ها و کل شهر کشیده شد تا اینجا که حالا کرمانشاه مانده است و دو راهی نادر !
نادر نوروزی چگونه شهرداری است ؟!
پاسخ دادن به این پرسش شاید تکلیف نیم بیشتری از داستان این روزهای کرمانشاه را روشن کند .
آنچه که او را از سایر شهرداران سابق متمایز می کند نگاه متفاوتش به جامعه شهری و فرهنگ شهر نشینی است .
نادر نشان داده که کرمانشاه این شکلی را دوست ندارد و آن را شایسته کرمانشاهی نمی داند اما از بد حادثه هر قدمی که برداشت چپله ریزان ( سوت و کف زنان ) دنبالش راه افتادند که او می خواهد توشه ای از شهرداری برای زوران (کشتی) انتخابات جم و جور کند،لذا هر کاری کرد آنچنان که باید و شاید به دل ننشست .
مصری آمد! مصری با کارشناسان آژانس بین المللی انرژی اتمی آمد
اما این روزهای پایانی خرداد برای نادر چیزی شبیه چند خانه آخر بازی مارپله شده است ،نمی داند این تاسی که بریزد او را برنده می کند یا به خانه ای می نشاند که زبان مار انتظارش را می کشد ؟
نادر نوروزی چه کند؟ شهردار بماند یا استعفا بدهد و کاندیدا شود ؟
از اینجا به بعد نظر شخصی بنده است و ابدا هم نسبت به صحت آن تعصبی ندارم و چه بسا کلا غلط از آب در بیاید .
اما چه کنم نمی توانم آنچه که به ذهنم خطور می کند را ننویسم !
اگر نادر نوروزی شهردار بماند و این ماجرای مجلس تمام شود و به طبع آن یکسری سیاست های کلی وی خصوصا از ناحیه ی اطرافیانش کنار گذاشته شود امید دارم که او می تواند کرمانشاه را از نو بسازد .البته به شرط آنکه اعضای محترم شورا در حال تیز کردن چاقوی استیضاح نباشند .
اگر استعفا بدهد و کاندیدا شود چه خواهد شد؟
من نظرم این است که محبوبیت و مقبولیتی که یک شهردار دارد استاندار هم ندارد حتی نماینده هم ندارد ،دروغ چرا ۹۰درصد کار ملت یک جورایی به دفتر شهردار گره می خورد پس تا وقتی شهردار باشی همه چیز رؤیایی است .
از طرف دیگر منافع افراد بسیاری به شهرداری گره خورده است و آنان شهردار را فارغ از اینکه چه کسی است دوست دارند چون منافعشان را دوست دارند لذا به محض اینکه نادر استعفا دهد کاسبان منافع راهنمای چپ و راست را زده و پشت سر نادر سرعت را کم کرده و هر کدام به کوچه ای خواهند پیچید چرا که یک اصل نانوشته داریم آن هم اینکه : اگر می خواهی در دربار شاه بعدی باشی می بایست شاه قبلی را نفی کنی !
لذا برای تحلیل توان رقابت نادر نوروزی در انتخابات مجلس نمی بایست نادر در کسوت شهردار را مد نظر داشت ،باید صبر کرد تا چند ماهی بگذرد و دسته ها و جبهه ها ریزش ها و رویش ها را پشت سر بگذارند و نقشه های جدید خودشان را نشان دهند .
اگر نادر نوروزی از من بپرسد که چه کنم ؟خواهم گفت: اگر استعفا بدهی و به وادی انتخابات قدم بگذاری !انرژی زیادی صرف خواهی کرد و در نهایت هم بازنده خواهی بود !
اگر منصرف شوی و بمانی ! این تو هستی و تیغ تیز استیضاح که برخی اعضای شورا مدت هاست شبانه آن را به سنگ می زنند .
الان لابد خیلی از شماها می گویید ؛خُب که چه ؟ مرد حسابی این هم شد راهنمایی ؟!
حق دارید ! اما من اگر جای نادر باشم قبل از تصمیم گرفتن سنگ هایم را با شورا وا می کنم ! اگر بتوانم سیم قرمز بمب استیضاح را خنثی کنم ! رؤیای مجلس را از سر بیرون خواهم کرد و دو دستی می چسبم به این شهر هزار گودال ! و اگر نه ببینم که شهباز استیضاح روی سرم سایه افکنده استعفا می دهم اما تصمیم برای کاندیداتوری را می گذارم برای ماه های آینده ! اینطوری لااقل می تواند بگوید در اوج خداحافظی کرده ام و پس از آنکه گرد و غبار این آمدن و رفتن فرو نشست با فراغ خاطر فکری به حال قدم گذاشتن به عرصه انتخابات کند .
در پایان هم از جناب دکتر نادر نوروزی شهردار محترم کرمانشاه پوزش می طلبم از اینکه ناچار شدم برای آنکه این کلمات جان بگیرد او را با اسم کوچک خطاب کنم .می دانم که به دل نمی گیرد .
به امید آنکه بهترین ها برای شهرم رقم بخورد