قبل از هر چیز باید بگویم این سخنان از دهان کسی خارج می شود که همواره یکی از منتقدان جدی عملکرد دکتر عبدالرضا مصری نماینده مردم شریف کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی بوده است . منتقد از این جهت که عمیقاً از ظرفیت ها و توانمندی های ایشان در سطوح کلان مدیریتی کشور مطلع بوده […]
قبل از هر چیز باید بگویم این سخنان از دهان کسی خارج می شود که همواره یکی از منتقدان جدی عملکرد دکتر عبدالرضا مصری نماینده مردم شریف کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی بوده است .
منتقد از این جهت که عمیقاً از ظرفیت ها و توانمندی های ایشان در سطوح کلان مدیریتی کشور مطلع بوده ام و می دانم ساختن یکی شبیه مصری و رساندنش به این جایگاه در شرایط فعلی چقدر سخت ،زمانبر و یا حتی غیرممکن است و همیشه افسوس خوردم که چرا نمی شود از این توان به نفع استان بهره بیشتری برد .
با این مقدمه می خواهم بروم سراغ داستان سرقت سرب از بیمارستان امام رضا (ع) و حواشی که در پی آن ایجاد شد و موجی از نگرانی افکار عمومی را لرزاند .
همان ابتدا عرض کردم با احترام به همکارانم در رسانه پیشرو و ریشه دار« باختر » شیوه ی پرداختن به این تیپ خبرها را نمی پسندم همانگونه که به عکس العملی های هیجانی مدیران و شکایت از رسانه ها انتقاد دارم و آن را مانعی برای توسعه می دانم .
بیایید ادامه بدهیم البته همین الان حب و بغض های شخصی را کنار بگذاریم و خارج از قضاوت های معمول و‌مرسوم به مسئله نگاه کنیم .
اپیزود اول :
خبر سرقت صفحات سربی در بیمارستان امام رضا (ع) توسط برخی کارکنان خاطی ! به بیرون از دانشگاه درز پیدا کرده و به سرعت تیتر اول رسانه ها می شود !
اولین ایرادی که توسط برخی رسانه ها گرفته شد این بود که چرا دانشگاه علوم پزشکی و در رأس آن دکتر قباد محمدی که قبلاً از این موضوع مطلع شده است آن را خبری نکرده و به اطلاع عموم نرسانده است ؟! که به نظر می رسد با توجه به حساسیت موضوع و حواشی که بعد ها ایجاد شد ثابت می شود که رئیس دانشگاه بهترین تصمیم ممکن را گرفته است و صد البته می دانیم و می دانید که هر واقعه ای را حتی به صرف داشتن ارزش خبری نمی بایست منتشر نمود و قبل از هر اقدامی می بایست تمام جوانب امر را سنجید .
اپیزود دوم :
خبر این سرقت با پوشش کلمات کلیدی همچون «چرنوبیل کرمانشاه » به سرعت نور !فضای رسانه ای داخل و خارج از استان و کشور را در نوردید و بیمارستان امام رضا ( ع ) کرمانشاه رفت و چسبید به سقف جستجوهای گوگل !
اپیزود سوم :
انتشار خبر سرقت در فضای مجازی آنقدر ضریب می خورد که موجی از نگرانی افکار عمومی سراسر استان را فرا می گیرد ! پرسنل بیمارستان ،بیماران و همراهان بیمار دچار استرس نگرانی فزاینده ای می شوند که البته حق داشتند که ناراحت و نگران، آسیب های احتمالی ناشی از نشت اشعه باشند ،لذا تجمع هایی هم صورت می گیرد .
اپیزود چهارم :
دانشگاه علوم پزشکی از رسانه ناشر اولیه خبر به جرم نشر اکاذیب شکایت می کند ! اینجا چند نکته کلیدی وجود دارد ! ابتدا اینکه نفس حرکت شکایت از رسانه ها توسط دستگاه های دولتی و مدیران و مسئولین آنها از ریشه غلط است و اصولا مجموعه ای که خبر انتقادی در موردش منتشر شده نمی بایست انتقاد را با شکایت پاسخ بدهد ! و از این بابت شکایت از رسانه باختر اقدام اشتباهی بوده که به نظرم هر چه زودتر جبران شود بهتر است و ایکاش دانشگاه علوم پزشکی شکایت خود را پس بگیرد !
اما نکته مهم و مغفول مسئله دیگری است .
چند سال پیش پایان نامه ای نوشتم با موضوع « مسئولیت مدنی گردانندگان فضای مجازی و ادمین ها در قبال کاربران » آیا من رسانه ! من خبرنگار ! من فعال رسانه ای و یا نه اصلا یک ادمین ساده در صفحات مجازی در قبال آنچه نشر می دهم مسئولیت مدنی ندارم ؟
به نظرم اگر قرار است کسی از رسانه شکایت کند حالا بابت نشر اکاذیب و یا تشویش اذهان عمومی و اتهاماتی از این دست بیشتر بر می گردد به همین موضوع مسئولیت مدنی !
برای مثال انتشار این خبر تا چه اندازه باعث ایجاد ترس و نگرانی در افراد خصوصا افرادی که با موضوع سرقت به نوعی ارتباط مستقیم داشته اند اعم از کارکنان و مراجعه کنندگان شده است ؟!
یا اینکه انتشار گسترده این خبر تا چه اندازه باعث ایجاد جو بد بینی نسبت به شبکه درمانی استان شده است !
مسئله و مبحث مهم و البته تکراری « توریست درمانی » و تبدیل شدن به مرکز درمانی غرب کشور را تا چه اندازه تحت الشعاع قرار داده است !؟
اینها زوایای پیدا و پنهانی هستند که از درجه اهمیت بیشتری برخوردارند ! و به نظر می رسد هیچگاه به درستی به آنها پرداخته نشده است !
اپیزود پنجم :
رسانه و فشار افکار عمومی ! انتظارات را بالا می برند ! دادستان کرمانشاه شخصا به موضوع ورود می کند ! حتی بازرسی میدانی می کند ! دستورات قضایی لازم را به درستی صادر می کند ! بازداشت ها و احضارهایی صورت می پذیرد !
اقدام به موقع و قاطع دادستان ! تا حدی آب روی آتش می شود ! دلگرمی ایجاد می کند و امیدها را در دل های نگران زنده می کند ! اما همچنان افکار عمومی تشنه واکنش است خصوصا از جانب نماینده های مردم در مجلس !دکتر محمد رشیدی به قائله ورود می کند ! بیانیه کوتاه و مختصری اما قاطعی صادر می کند با این مضمون که هر چه زودتر به آنچه که رخ داده رسیدگی شود .
از حق نگذریم ،استاندار کرمانشاه و معاونت سیاسی و امنیتی ایشان از همان ابتدای نشر خبر ،به جد وارد ماجرا می شوند و دستورات فوری فوتی را صادر کرده و همه چیز را تحت کنترل قرار می دهند .
اما بازهم این ! آن چیزی نیست که عده ای دنبالش هستند و دائما در صفحات فضای مجازی مشاهده می شود که چرا برخورد جدی نشده است ! البته ما که می دانیم این برخورد جدی معنی اش برکناری رئیس دانشگاه است ! که بعنوان یک منتقد رییس دانشگاه علوم پزشکی هنوز نتوانسته ام به نتیجه ی واضحی برسم که ایشان دقیقا چه باید می کرد ؟!که نکرده بود!
اپیزود ششم :
ببخشید از اینکه بی پرده صحبت می کنم ! اساسا معتقدم یکی از ایرادات ما این است که نمی توانیم بی پرده اما بدون تنش باهم صحبت کنیم !
اکثر قریب به اتفاق منتقدان داستان سرقت سرب ! بدون تعارف منتظر ورود «دکتر عبدالرضا مصری»بودند.
چرا؟ چون رئیس دانشگاه را به نوعی تحت حمایت و منصوب ایشان قلمداد می کنند و به همین خاطر بی صبرانه منتظر عکس العمل مصری ماندند
اپیزود هفتم و پایانی :
مصری آمد !
مصری با کارشناس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ایران آمد !
اصلا علاقه ندارم به موضوع اینکه رئیس دانشگاه مورد حمایت ایشان هست یا نیست بپردازم ! اما برای آنکه برخی نگران نشوند و اخم به ابرو نیندازند بنا را بر این می گذارم که آقای دکتر محمدی در لوای حمایت آقای مصری است ! اینجاست که باید بگویم خوشا به حال ایشان که چنین حامی کاردان ،کاربلد و حرفه ای دارد !
دکتر مصری با ورودش به داستان به صورت کلی مسیر جریان را تغییر داد ! اولا با آوردن کارشناسان سازمان انرژی اتمی که قاعدتاً مرجع دقیق و اصولی و قابل استناد و اتکایی برای اظهار نظر در این حوزه هستند پاسخ تمامی شک و شبهه ها و ابهامات و نگرانی ها را داد !
این خودش به خودی خود خیلی با ارزش است ! چرا که اساسی ترین و حساس ترین بعد واقعه حل و فصل و پاسخگویی مستند به همین دل نگرانی افکار عمومی بود که مصری به درستی انجامش داد .
حالا دیگر خودمان و وجدانمان ! اگر از اینکه خدا را شکر بر اساس نظر همین کارشناسان خوشبختانه مخاطره جدی وجود ندارد ! خوشحال باشیم ! و یا از پایان تایم موج سواری روی این خبر ناراحت !
اصل ماجرا اینجاست که مصری آمد و نشان داد که واقعا از نظر فکری و مدیریتی در چه لِولی قرار دارد ! جایگاه خودش را نشان داد ! هرچند بازهم بر افسوس های من افزود ! که چرا این مصری بزرگ را مفت مفت داریم از دست می دهیم ! بگذریم !
و در پایان !
یک نکته ظریف خدمت برخی دوستان که روی موج این خبر نشستند و خیلی زیرکانه به آن ضریب دادند و اجازه ندادند آتش آن خاموش شود و به این خاکستر دمیدند و حتی تذکر می دادند که حواستان باشد که جماعت پروژه بگیر اذهان شما را به سمت سوی دیگری منحرف نکنند !
عزیزان ! حواسمان هست که چه دارد می گذرد ! همه چیز به وقت خودش !
اوقات به کام
