دلاوران مرصاد ؛آنها که دستی بر آتش رسانه دارند می دانند که میان اطلاع رسانی و تبلیغات ،تفاوت های آشکاری وجود دارد و تشخیص آنها از یکدیگر کار سختی نیست .این روزها شهردار کرمانشاه به انحاء مختلف و به بهانه های گوناگون سرتیتر رسانه های رسمی و غیر رسمی است ؛از بیانیه و پیام دادن های گاه و بی گاه به مناسبت های مختلف گرفته تا برگزاری جلسات پی در پی  که مشخص نیست که خروجی نهایی آنها چیست و قرار است  چگونه با وظائف ذاتی شهرداری ارتباط پیدا کند ؛البته تا یک جایی را می توان به حساب اطلاع رسانی های معمول و مرسوم گذاشت اما این روزها آش تبلیغاتی شهردار شورتر از آن است که بتوان آن را پذیرفت .

نقطه عطف این کارناوال تبلیغاتی تهیه و توزیع هزاران نسخه از  ویژه نامه ای است که ضمیمه  روزنامه ایران و با تصویر شهردار به چاپ رسیده و در مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ توسط پرسنل شهرداری کرمانشاه در بین مردم توزیع گردید ،که روابط عمومی شهرداری وظیفه دارد در این خصوص توضیح دهد که مکانیزم انتخاب این نشریه فرا استانی چیست و چه میزان از منابع مالی شهرداری صرف شده است ؟

آنچه که بر ابهام اقدامات اخیر می افزاید این است که مشخص نیست ؛تصور آنهایی که پشت پرده این برنامه ریزی ها در شهرداری هستند از مردم چیست و با چه هدفی دست به این اقدامات می زنند ؟

در حالی که سر و سامان دادن به معضلات و مشکلات شهری کرمانشاه  در لابلای تبلیغات گسترده تیم رسانه ای شهردار گم شده است، باید اذعان داشت که شهرداری کرمانشاه تبدیل به مصداق عینی و بارز ضرب المثل معروف “آفتابه لگن هفت دست ،شام و نهار هیچی ” شده است .

چیزی حدود یک ماه به سال نو  مانده و قاعدتا شهر می بایست محیای پذیرایی از مهمانان نورزوی و بهار گردد  اما !عملا ” هیچ اقدام و برنامه موثری دیده نمی شود و یا اگر هست تا کنون در خصوص  آن اطلاع رسانی نشده است ؛ آنچه امروز به سفارش عده ای  در حال خوراک دهی به فضای رسانه است عملا دردی از مشکلات شهر نشینی و شهروندان کرمانشاهی  دوا نمی کند و محلی از اعراب ندارد.

قطع به یقین داستان  شیرین لباس نامرئی پادشاه قصه ها را شنیده اید آنجا که عده ای پادشاه نگون بخت را عریان میان ملت فرستادند و  ادعا کردند که  فقط عده ای خاصی توان دیدن آن لباس فاخر که بر تن اوست  را دارند.

خدا رحمت کند پدر و مادر آن کس را که گفت : “مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید ” مردم تفاوت میان  حرف و عمل را می فهمند خصوصا آنهایی که  درخواست هایشان  در جلسات دیدارهای مردمی مساجد توسط شهردار محترم پاراف شد اما همچنان سرگردان میان مدیریت های شهرداری در حال رفت و آمد هستند و برخی عطای پیگیری را بر لقایش بخشیده اند.

مشخص نیست که این بمباران تبلیغاتی تا کجا قرار است ادامه پیدا کند و تا کجا قرار است  از جیب شهروندان کرمانشاهی خرج این بریز و به پاش های بی حاصل و بی نتیجه به حال مردم  شود آن هم در حالیکه در برخی مناطق،شهرداری کرمانشاه از انجام بدیهی ترین وظائف خود عاجز مانده است .