ماجرای بیمارستان اسلامآباد و واکنشها به آن، فرصتی است تا با نگاه انتقادی، ضعفهای مدیریتی و ساختاری را شناسایی و برای بهبود آنها تلاش کنیم. این بحرانها نباید به محلی برای تسویهحسابهای شخصی و سیاسی تبدیل شوند؛ بلکه باید نقطه شروعی برای تغییرات مثبت و اصلاحات اساسی باشند.
ماجرای بازدید منوچهر حبیبی، استاندار کرمانشاه، از بیمارستان امام خمینی (ره) اسلامآباد غرب و اظهارات مجتبی بخشیپور، نماینده این منطقه، در صدر اخبار فضای رسانهای و مجازی قرار گرفت و واکنشهای متفاوتی را به همراه داشت. این رویداد بار دیگر چالشهای مدیریتی و عملکردی در نظام بهداشت و درمان کشور را برجسته کرد و دستمایه تحلیلها و نقدهای مختلفی شد.
ریشهیابی مشکلات: سروش یا محمدی؟
تغییر در ریاست دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بیش از یک ماه پیش انجام شد و علی سروش جایگزین قباد محمدی شد. اکنون، در فاصله چهل روز از این تغییر، بازدید استاندار از بیمارستان امام خمینی (ره) اسلامآباد غرب به بحثهای گستردهای دامن زده است. این مرکز درمانی که به گفته پرسنل، حتی ابتداییترین نیازهای اورژانسی مانند دارو و نخ بخیه را نیز نمیتواند تأمین کند، صدای اعتراض بیماران و شهروندان اسلامآباد و البته نماینده حوزه انتخابیه را بلند کرده است.
در این میان، بحث اصلی بر سر مقصر اصلی این شرایط است: رئیس جدید دانشگاه علوم پزشکی یا رئیس قبلی؟ متأسفانه، عدهای این موقعیت را فرصتی برای تسویهحسابهای شخصی و سیاسی یافتند. در این فضای ملتهب، برخی تلاش میکنند با چشم بستن بر واقعیتها، از این بحران بهرهبرداری کنند.
اصلا بیائید فرض کنید مسبب این کمبودها تا چهل روز پیش رییس سابق دانشگاه باشد!الان مقصر این ترک فعل ها کیست؟ آیا صدور دستوری به قید فوریت برای تامین داروی بیمارستان و اقلام مورد نیاز و یا تعمیر آسانسور آنچنان کار سختی است که بیش از چهل روز زمان ببرد ؟و یا اگر این بازدید رخ نمی داد بازهم می بایست تا چند ماه دیگر همچنان تفصیرات را به گردن ریاست قبلی دانشگاه انداخت!؟ خب! بالاخره تا کی تا کجا؟
ریاست و مدیریت بیمارستان؛ بحران یا بیکفایتی؟
مدیران بیمارستان در بخشی از اظهارات خود، به نکات عجیبی اشاره کردهاند: ۴۵ درصد ظرفیت بستری بیمارستان خالی است، بیمارستان زیانده است و در نتیجه بدهیهای زیادی دارد. اما آیا این توجیهات برای یک مرکز درمانی که باید به بیماران منطقه غرب استان خدماترسانی کند، کافی است؟
اگر مسافر تهران باشید آن هم با اتوبوس متوجه می شوید که برخی مسافران برای برخی سرویس ها سر و دست می شکنند و همیشه مسافرشان از قبل تکمیل است در حالی که در همان شرایط برخی راننده ها و تعاونی ها عده ای قال کن را میان محوطه ترمینال می فرستند تا دنبال مسافر باشند حتی با نرخ شکنی تا شاید خالی راهی تهران نشوند!
اگر مدیری توانایی لازم برای مدیریت را نداشته باشد، سادهترین راه برای او بهانهجویی است: «بدهکاریم»، «درآمد نداریم»، و … اما واقعیت این است که مدیریت هنر است و با توجیهتراشی نمیتوان بر مشکلات فائق آمد. ضربالمثل زیبای لکی میگوید: «پسر خوب مال پدر به چه کارش میآید؟ پسر بد مال پدر به چه کارش میآید؟» این مثال به خوبی نشان میدهد که موفقیت یا شکست یک سیستم، وابسته به عملکرد مدیران آن است.
نیمهفعال بودن بیمارستان؛ چرا؟
اسلامآباد غرب به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، محل رجوع بیماران شهرستانهای اطراف است. اما چرا بیمارستان این منطقه با نصف ظرفیت فعالیت میکند؟ ضعف مدیریتی، ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه و ناکارآمدی در تخصیص منابع، از عوامل اصلی این وضعیت هستند.
برخی مشکلات، مانند تأمین تجهیزات سنگین یا قطعات ارزی، ممکن است زمانبر باشند، اما عدم وجود داروهای ساده و نخ بخیه در اورژانس بیمارستان، غیرقابل قبول است. این مسائل باید به طور جدی بررسی شوند. چگونه ممکن است بیمارستان دارو نداشته باشد، اما داروخانههای اطراف آن به راحتی این اقلام را عرضه کنند؟
باید پذیرفت که تامین مالی و کسب درآمد هنر مدیر است و مدیران باید بتوانند چرخ اقتصادی مجموعه اشان را بگردانند.
شائبه تبانی و منافع شخصی
دور از ذهن نیست اگر کسی بگوید عدم تأمین اقلام ضروری و ارجاع بیماران به خارج از بیمارستان، شائبههایی را ایجاد کرده است. آیا ممکن است دستهای پشت پرده، حتی بر سر جان بیماران، برای منافع شخصی تبانی کنند؟ مانند برخی پزشکان که بیماران را به داروخانههای خاصی ارجاع میدهند و ادعا میکنند که داروهای آنجا «اصلیتر» است.
این موضوع، نیازمند شفافسازی و بررسی دقیق است. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که در شرایط بحران اقتصادی و مشکلات درمانی، عدهای با ندانم کاری با جان مردم بازی کنند.
سخن پایانی: راهحل چیست؟
مشکلات بیمارستان امام خمینی (ره) اسلامآباد غرب، نمادی از چالشهای گستردهتر در نظام بهداشت و درمان کشور است. این چالشها نهتنها نیازمند اصلاحات ساختاری و تأمین منابع مالی هستند، بلکه به مدیریت کارآمد، شفافیت و پاسخگویی نیز نیاز دارند.
مدیران باید به جای بهانهجویی، مسئولیتپذیر باشند و برای حل مشکلات اقدام کنند. از سوی دیگر، نهادهای نظارتی و رسانهها باید با شفافسازی و انعکاس واقعیتها، مانع از سوءاستفادههای احتمالی شوند.
ماجرای بیمارستان اسلامآباد و واکنشها به آن، فرصتی است تا با نگاه انتقادی، ضعفهای مدیریتی و ساختاری را شناسایی و برای بهبود آنها تلاش کنیم. این بحرانها نباید به محلی برای تسویهحسابهای شخصی و سیاسی تبدیل شوند؛ بلکه باید نقطه شروعی برای تغییرات مثبت و اصلاحات اساسی باشند.
و در پایان به علاقمندان و دوستان ریاست جدید دانشگاه علوم پزشکی توصیه می کنیم به جای فرافکنی و حمله به شخص نماینده که در حال انجام وظائف ذاتی خود است به آقای سروش مشاوره درست و دقیق بدهند.
ما هم قبول داریم چهل روز زمانی نیست که از عبور آن انتظار معجزه داشت و باید به ایشان فرصت داد تا تغییرات مدیریتی مورد نظرش را اعمال کرده و سیاست های خودش را در مجموعه جاری نماید، اما بررسی میدانی بیمارستان ها و آگاه شدن از آخرین وضعیت آنها اولین قدم در راه اجرای سیاست های مدیریتی است و اگر بنا به تغییر افراد هم باشد باز نیاز به اطلاع و اشراف کامل بر امور احساس می شود این وظیفه ی دوستان ایشان است که به وی کمک کنند تا تصویر شفاف تری از مجموعه تحت امرش در اختیار داشته باشد.
و در پایان باید پذیرفت که با سپردن پست های حساس به افراد شصت هفتاد ساله به جای اعتماد به جوانان این موفقیت است که هر روز دورتر و دورتر خواهد شد.