این متن درباره شایعهای است که درباره عدم حضور ستارههای فوتبال در تیم ملی ایران منتشر شد. این رفتار قبلاً هم دیده شده است و هواداران نگرانند. کریم باقری یکی از بهترین بازیکنان فوتبال ایران است اما در لیگ برتر جزیره کمتر بازی کرده است. او همچنین اردوهای تیم ملی را به خاطر بازیهای باشگاه رها میکند.
سردار آزمون قول داده است که در جام ملتهای آسیا برای ایران بازی نخواهد کرد و به جای آن در تیم رم حضور خواهد داشت.
چرا چنین شایعهای – به فرض شایعه بودن – اینطور قوی در تمام محافل ورزشی منتشر شد؟ جایگاه و اهمیت سردار برای تیم ملی جای خود، نگرانی هواداران برای نتیجه در جام ملتها هم نمی تواند تنها دلایل باشد! واقعیت این است که این رفتار، یعنی نیامدن ستارهها به خاطر بازیهای باشگاهی، کاملاً سابقهدار بوده و هواداران حق دارند بابت شنیدن این شایعه نگران شوند. به قول معروف مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد!
اولین لژیونرهای فوتبال ما در دهه ۷۰ به قاره سبز مهاجرت کردند. کریم باقری و علی دایی با هم در آرمینیا بوندسلیگا همبازی شدند و بعدا خداداد هم به کلن رفت تا جمع مثلث بهترین های نسل طلایی در بوندس لیگا جمع شود. اگر از تمام فوتبالیها بخواهی سه بازیکن برتر تمام تاریخ فوتبال ایران را نام ببرند قطعاً کریم باقری یکی از انتخابهاست، برای همه و برای همه تاریخ… یعنی اگر قرار بود یک فوتبالیست ایرانی در بهترین لیگ دنیا موفق شود، کریم باقری بود و بس… اما همین کریم باقری در لیگ برتر جزیره تنها ۴۰ دقیقه بازی کرد!
کریم باقری اردوهای چارلتون را به خاطر بازیهای تیم ملی رها میکرد و همه میدانیم در فوتبال حرفهای مربیان به اسم و رسم بازیکن کاری ندارند. باشگاهی که میلیونها دلار هزینه استخدام یک بازیکن میکند، او را برای مسابقات لازم دارد و وقتی بازیکن در اختیار باشگاه نباشد مدتی طول میکشد تا در تمرینات با بقیه هماهنگ شود. همین که هماهنگ شد ممکن است مصدومیت پیش بیاید یا یک بازی ملی دیگر…
راهی که هلی کوپتر انتخاب کرد
تقریباً تمام لژیونرهایی که پس از باقری و دایی به اروپا رفتند لااقل یک بار پیه این ماجرا به تنشان مالیده شده و از بابت حضور در اردوهای ملی موقعیت خود در باشگاه را از دست دادهاند. مثالهایی هم داریم که بازیکن در نهایت صداقت به مسئولان فدراسیون اعلام کرده تا به عنوان همکاری با او ، اگر قرار نیست در تیم ملی بازی کند، فعلاً نیاید. وقتی وحید هاشمیان از پاس به هامبورگ رفت به همین دلیل نتوانست موقعیتی ثابت در ترکیب تیم بندر پیدا کند. هاشمیان سپس به بوخوم رفت. در سال ۷۸ یک بازی دوستانه بین ایران و ژاپن در توکیو برگزار میشد. وحید به تهران آمد و پس از پروازی طولانی دوباره به آن سوی کره رفت و بازی نکرد و همین مسیر را برگشت! به همین دلیل از فدراسیون خواست اگر روی او به عنوان بازیکن حساب نمیکنند اجازه دهند تا بماند و در باشگاهش جا بیفتد. در آن سالها تیم ملی مهاجمان بسیاری داشت و هاشمیان به همین دلیل چند سال دیگر دعوت نشد.
وقتی رییس فدراسیون به دیدار ستاره بایرن رفت!
در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶T کار صعود ایران گره خورد و محمد دادکان شخصا به آلمان رفت تا مهاجم بایرن مونیخ را راضی به بازگشت کند. او در بوخوم آنقدر گل زد که لقب هلی کوپتر گرفت و راهی بایرن مونیخ شد. حالا دیگر کشورش به او نیاز داشت و وحید هم بازگشت و با گلهایش کمک کرد تیم به جام جهانی برسد.
بازی بیخ گوش ایران!
خیلی از بازیکنان بزرگ ما در دهه ۸۰ در لیگهای امارات و قطر توپ زدند. یکی از دلایل انتخاب این لیگها – سوای آسان بودن و پول خوب – از سوی ستاره ها نزدیکی به کشورمان بود. این بازیکنان که جایگاه ثابتی در تیم ملی نداشتند، نمیخواستند فرصت انتخاب را از دست بدهند. به همین دلیل در کشوری نزدیک بازی میکردند تا هر وقت تیم ملی دعوت کرد، به راحتی و به سرعت خود را به تهران برسانند.
سندروم لورکوزن
همه میدانیم که سردار بعد از زنیت روزهای خوبی نداشته و در جام جهانی ۲۰۲۲ نیز مصدوم بود. سندروم لورکوزن گریبان این استعداد درخشان را هم گرفت و او هم نتوانست در بوندسلیگا موفق باشد. ستاره و پدیده ایران در جام ملتهای ۲۰۱۵T تاکنون دو دوره در جام ملتها حاضر بوده و پس از دو حضور در جام جهانی و مصدومیتی که در یک سال اخیر با آن دست به گریبان بوده، میتوان حدس زد که چه خواستهای و تصمیمی دارد!