وضعیت برجام در خطر است. و به نظر میرسد تمام کشورهای طرف مذاکره نمیخواهند به صورت علنی از بین رفتن برجام را اعلام کنند.
سینا عضدی، پژوهشگر روابط بینالملل در شورای آتلانتیک در یادداشتی که در ویژه نامه نوروزی تجارت فردا منتشر شده است به اثر تشدید تنش ها بین ایران و اروپا پرداخته و اثر آن بر احیای برجام را بررسی کرده است.
ایران و اروپا در بن بست؟
روابط ایران و اروپا رو به وخامت است اما در حال حاضر نمیتوان گفت که سطح تنش تا کجا پیش خواهد رفت و آینده این روابط به کدام سمتوسو خواهد رفت. در طول این سالها اروپا (برخلاف آمریکا) همواره تمایلی به ایجاد تنش با ایران نداشته است. فقط در یک یا دو مقطع بود که روابط ایران و اروپا متشنج شد که البته در همان زمان هم اروپا تمایلی به تیرهتر شدن روابط نداشت.
ناراحتی اروپایی ها از رویکرد دولت رئیسی در برجام
علت این امر هم تفاوت دیدگاه اروپاییها با آمریکاییهاست. اروپا همواره مخالف منزوی کردن و افزایش فشار بر ایران بوده است؛ در واقع اروپاییها گمان میکردند با تعامل با ایران میتوانند رفتار ایران را کنترل کنند. اما اینکه چرا در شرایط کنونی رفتار اروپاییها تغییر کرده است چند دلیل عمده دارد:
نخست؛ دولتهای اروپایی بهشدت از رویکرد دولت آقای رئیسی در قبال برجام ناراضی هستند. توافق هستهای بیش از حد طولانی شد و عملاً دو سال گفتوگو بدون هیچ نتیجهای پایان یافت. اروپاییها میخواستند با احیای برجام فعالیت هستهای ایران تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار بگیرد و با لغو تحریمها و ورود ایران به بازار جهانی از منابع انرژی ایران بهرهبرداری کنند.
شوک جنگ اوکراین به مذاکرات برجام
اما بسیاری از مجریان سیاست خارجی در ایران گمان میکردند که با اتلاف وقت میتوانند امتیازهای بیشتری از طرف مقابل بگیرند؛ همین امر باعث شد که فرصت طلایی ورود به بازار جهانی از دست برود. در واقع مجریان سیاست خارجی گمان میکردند فرصتی که برای احیای برجام وجود دارد همیشه ثابت است اما دیدیم که جنگ روسیه علیه اوکراین چگونه مساله برجام را تحت تاثیر قرار داد.
بنابراین مجریان سیاست خارجی در ایران باید به ماهیت دینامیک و پویای سیاست جهانی توجه ویژهای داشته باشند. به این معنا که اگر نتوانند از فرصتهای بهوجودآمده به نحو احسن استفاده کنند چهبسا مجبور خواهند شد به یک توافق ضعیف بسنده کنند. ما در اسفند ۱۴۰۰ به مرحله نهایی توافق رسیده بودیم اما برداشت برخی در ایران این بود که به این خاطر که اروپا و آمریکا خواهان احیای برجام هستند کمی صبر کنیم.
فرصت احیای برجام از دست رفت
اما تحولات بعدی مثل جنگ اوکراین باعث شد که این فرصت از دست برود. در ابتدا تصور میشد که این جنگ به زودی پایان مییابد اما دیدیم که ادامه پیدا کرد، بهتبع آن رویکرد کشورهای غربی هم تغییر کرد. بنابراین اولین و اساسیترین نکتهای که در ارائه راهکار باید به آن توجه کنیم این است که باید از تمامی فرصتها استفاده کنیم به این خاطر که فرصتها دائمی نیست کمااینکه تهدیدها هم دائمی نیست. بعد از آن اروپاییها به این نتیجه رسیدند که ایران تمایلی به احیای برجام ندارد. زمانی که امیدی به احیای برجام نباشد طبیعتاً قیدوبندهای دیپلماسی و حفظ روابط اهمیت کمتری پیدا میکند.
ادعای پهپادی علیه ایران
دوم؛ ادعای دخالت ایران در جنگ اوکراین و حمایت ایران از روسیه که همین مساله دولتهای اروپایی را عصبانی کرده است. مساله پهپادها مسالهای بسیار مهم برای اروپاست. جنگی که در اوکراین اتفاق افتاده در واقع جنگی در عمق استراتژیک اروپاست. اروپاییها معتقدند که ایران وارد یک بحران استراتژیک جهانی شده و در واقع در مقابل ناتو قرار گرفته است. برای همین هم هر نوع اقدام یا کمکی به روسیه که احتمال تغییر جنگ به نفع روسیه را افزایش دهد؛ از نظر آنها یک تهدید است. طبیعتاً این قضایا بر احیای توافق هستهای تاثیرگذار است.
این موضوع تا جایی اهمیت دارد که جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در گفتوگویی که با حسین امیرعبداللهیان در امان داشت خواستار مذاکره مقامات ایرانی با مقامات اوکراینی شد. علاوه بر این، بورل در همان زمان اظهار داشت که خواهان حل مساله هستهای ایران است اما زمانی که از اردن به اروپا برگشت با مخالفت کشورهای اروپایی به ویژه آلمان، فرانسه و انگلیس مواجه شد.
اروپا به ایران امتیاز نمی دهد زیرا….
نکته مهمی که میتوان به آن اشاره کرد تغییر رفتار اروپاییهاست. در گذشتهای نهچندان دور رفتار اروپاییها از ملایمت بیشتری برخوردار بود، بهطوری که آنها تمایل داشتند امتیازهای بیشتری در حوزه مرتبط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به ایران بدهند. به این معنا که آژانس پرونده هستهای ایران را ببندد و قال این قضیه را بکند. اما در شرایط کنونی نهتنها این امتیاز به ایران داده نمیشود بلکه نوع برخوردها، گفتهها و بیانات مقامات اروپایی هم تندتر شده است. در واقع برخلاف چند ماه پیش که اروپاییها (در مساله هستهای) موضع نرمتری نسبت به آمریکا داشتند در حال حاضر موضع تندتری اتخاذ کردهاند بهطوری که چند گام از آمریکا جلوتر هستند. بنابراین تندروی اروپاییها در زمینه هستهای و حتی حقوق بشر ناشی از اهمیت موضوع پهپادهاست.
مساله پهپادها علاقه کشورهای اروپایی را به مذاکره با ایران کاهش داده است، بهطوری که حتی اگر فرض بگیریم که برجام هم احیا شود به دلیل موضوع پهپادها کشورهای اروپایی علاقهای به سرمایهگذاری در ایران ندارند. برای مثال با حمله روسیه به اوکراین بسیاری از شرکتهای غربی روسیه را ترک کردند. بنابراین احتمال سرمایهگذاری کشورهای اروپایی در ایران بسیار کاهش پیدا کرده است. جالب است که بدانید که نفع اقتصادی برجام برای ایران جدای از دسترسی به اموال مصادرهشده در بانکهای اروپایی، تجارت با اروپاست، به این خاطر که ایران به دلیل تحریمهای غیراتمی نمیتواند تجارتی با آمریکا داشته باشد.
نفع روسیه از عدم احیای برجام
باید در نظر داشته باشیم که شرایط فعلی و تنش اروپا با ایران و در نتیجه عدم احیای برجام به نفع روسیه است. به این خاطر که با حل مساله برجام و برنامه اتمی ایران آمریکا وقت بیشتری خواهد داشت که به روسیه بپردازد. بنابراین به نفع آنها خواهد بود که ایران به حمایتش از روسیه ادامه بدهد و سیاست خارجی آمریکا هنوز درگیر برنامه اتمی ایران باشد.
برای روسیه ایرانی که در مدار غرب باشد بسیار خطرناکتر از ایرانی است که (به فرض) مسلح به تسلیحات اتمی باشد. روسیه ترجیح میدهد در هر شرایطی ایران در مدار نفوذ خودش بماند، از این رو بهتر شدن روابط ایران با غرب به قیمت روابط با روسیه تمام خواهد شد و از این منظر سعی میکند از بحران موجود اتمی میان ایران و غرب حداکثر استفاده را بکند.
واکنش اروپایی ها به اعتراضات در ایران
اما مساله سوم، که باعث شد سیاست اروپا در مقابل ایران شدت بگیرد مسائل سیاسی اجتماعی داخل ایران است که برای دولتهای اروپایی غیرقابل پذیرش است. ناآرامیهای اخیر در ایران، نارضایتی ایرانیهای خارج از کشور و همچنین فشار افکار عمومی در اروپا، دولتهای اروپایی را به این نتیجه رساند که موضع تندتری علیه ایران اتخاذ کنند و برای اولینبار نوع موضعگیریشان نسبت به گذشته تغییر پیدا کرد.
این تغییر رفتار را میتوان در اقدامات شورای وزرای خارجه اتحادیه اروپا، قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مواضع شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و همچنین مواضع اخیر امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه مشاهده کرد. وقتی که تمام این موارد را کنار هم میگذاریم به نظر میرسد که این پازل در حال تکمیل شدن است؛ به این معنا که ناآرامیهای اخیر در ایران و همچنین فشار افکار عمومی در خارج از ایران؛ کشورهای اروپایی را به این نتیجه رساند که مواضعشان را نسبت به ایران تغییر دهند.