الیاس حضرتی نوشت: حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن پیامی هم به مسئولان داخلی دارد و آن اینکه نباید از این حضور گسترده سوءاستفاده شود. مردم میگویند، حضورشان به معنای تایید عملکرد مسئولان نیست و تنها در راستای پایداری، ثبات و استمرار یک انقلاب بزرگ مردمی است. در واقع مردم از انقلاب خودشان حمایت میکنند نه از عملکرد مسئولان.
سرویس سیاسی دلاوران مرصاد؛الیاس حضرتی در یادداشتی با عنوان «حماسه پرشور» در روزنامه اعتماد نوشت: طی سالهای پرشمار پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره توفیق حضور در راهپیماییهای ۲۲بهمن را داشتهام. از سالهای ابتدایی انقلاب و دهه خاطرهانگیز و غرورآفرین ۶۰ و دوران پس از آن تا سالهای آغازین قرن جدید خورشیدی همواره هر سال در این مراسم باشکوه ملی و معنوی حضور داشتهام. امسال هم کما فی السابق در راهپیمایی بزرگ جشن انقلاب حاضر شده و همراه با اقشار مختلف مردم، بخشی از مسیر راهپیمایی را پیمودم. روال همه ساله من در راهپیمایی به این صورت بود که معمولا نیم ساعت همراه با مردم در مسیر راهپیمایی حرکت میکردم، سپس نیم الی یک ساعت هم بر خلاف مسیر حرکت مردم، باز میگشتم. هدف من از این مدل برنامهریزی، آن است که علاوه بر حضور جهت اعلام وفاداری به اصل انقلاب، آرمانهای امام (ره) و اعلام دلبستگی با بزرگترین انقلاب نیم قرن گذشته، ارزیابی میدانی شفافی از آخرین وضعیت حضور مردم، همچنین ترکیب جمعیتی و طبقاتی چهرههای حاضر در راهپیمایی داشته باشم.
در سالهای قبل، چند مشخصه کلی، ویژگی مشترک راهپیمایی ۲۲بهمن بود. اغلب شرکتکنندگان از اقشار متوسط به پایین جامعه بودند و در چهرههای آنان وابستگی به قشر محرومین و مستضعفان نمایان بود. از منظر خاستگاه طبقاتی هم اغلب شرکتکنندگان ذیل طبقات جنوب شهری دستهبندی میشدند. چهرههای کارگری و بازنشستگان، زنان و فرهنگیان و… بیشتر از سایر اقشار در این راهپیمایی حاضر بودند.
امسال هم روال حرکتم را مثل گذشته تکرار کردم؛ راهپیمایان را تا دانشگاه شریف همراهی کردم، سپس از دانشگاه شریف برعکس حرکت کرده و برخلاف مسیر حرکت مردم تا نزدیکیهای میدان انقلاب بازگشتم. در این میان، حاصل مشاهدات و ارزیابیهای میدانیام را اینگونه میتوانم شرح دهم:
۱) حضور مردم به نسبت سالهای قبل بسیار چشمگیر بود. اگر بگویم، مردم حداقل یک و نیم برابر سال قبل و سالهای قبلتر حضور داشتند به هیچوجه غلو نکردهام.
۲) مساله قابل توجه بعدی، حضور چشمگیر جوانان در راهپیمایی ۲۲بهمن ۱۴۰۱ است. در واقع بخش کثیری از جمعیت حاضر در راهپیمایی را جوانان تشکیل داده بودند.
۳) مساله مهم بعدی، حضور قابل توجه زنان در سنین مختلف و با دیدگاهها و ایدههای فکری مختلف در راهپیمایی بود. اغلب این بانوان محترم یا چادری بودند یا اینکه با پوشش مانتو و روسری (حجاب کامل) در راهپیمایی حاضر بودند. در کنار این دسته از بانوان، افراد کم حجاب یا حجاب ضعیف نیز حضور داشتند، ضمن اینکه شخصا یک الی دو مورد هم از بانوان بدون روسری هم مشاهده کردم.
۴) یکی از نکات برجسته راهپیمایی ۲۲بهمن ۱۴۰۱ این بود که مردم بانشاط و انگیزه بالا در راهپیمایی حضور داشتند. به نظر میرسد، حوادث اخیر و تحرکات و اقدامات گروههای اپوزیسیون در خارج از کشور انگیزه ویژهای به ایرانیان برای حضور در این راهپیمایی بخشیده بود. احتمالا اقدامات مثبت حاکمیت مانند آزادی زندانیان و اعلام عفو عمومی طی چند روز اخیر در بروز این شور و نشاط همگانی تاثیرگذار بوده است.
اما مهمتر از همه این موارد، ظهور و بروز بلوغی است که مردم آن را پای درس انقلاب (عموما) و درس امام انقلاب (خصوصا) در ۴۴سالگی انقلاب به دست آوردهاند. بلوغی که باعث شده تا مردم اصل و فرع را با هم مخلوط نکنند. نباید فراموش کرد، اغلب افراد حاضر در راهپیمایی ۲۲بهمن قطعا از فشار تورم، بیکاری، مشکلات اقتصادی، نارساییهای اداری و تصمیمات ناصواب و سوءمدیریتهای مسوولان و دولتهای مختلف، ناراضی بوده، همچنان هم هستند.
بدون شک، جمع کثیری از افراد حاضر در راهپیمایی نسبت به وضع موجود معترض بوده و انتقاد دارند. مانند خود من که نسبت به وضعیت فعلی و سیاستهای موجود منتقد بوده و معتقدم این سیاستها با آرمانهای انقلاب و نتایج برآمده از آنها فاصله فراوانی دارند. اما مردم، بهرغم همه این سختیها، کاستیها، نارساییها و اعتراضاتی که دارند، مشکلات را به پای اصل انقلاب نمینویسند. مردم میدانند که اصل انقلاب و تاسیس نظام جمهوری اسلامی یک فصل نوین در تاریخ ایران است که تحقق کامل آن میتواند آرمانها و مطالبات مردم را محقق کند. مردم به درستی آگاهند که تاسیس بنیادین نظام، فرآیندی نیست که به هر بهانهای تکرار شود؛ لذا مردم معتقدند از این انقلاب که یک فرصت و اقدام تاریخی است باید حراست و مواظبت شود.
در عین حال این پایبندی به اصل نظام به معنای رضایت از همه تصمیمسازیها و عملکردها نیست. مردم آگاه ایران، متوجه این دوگانگی و تفکیک که یکی حفاظت و حراست از «اصل انقلاب» و دیگری ضرورت ارایه نقد سازنده در خصوص «سوءمدیریتهای مسوولان» است، هستند. به عبارت روشنتر، مردم مشکلات و نارساییها را به پای اصل و ریشه انقلاب و نظام نمینویسند.